آشنایی با گیاه شلغم
تاريخچه و موارد مصرف آن در طب سنتى:
این گياه از زمانهاى بسيار دور شناخته شده است به آرامى آن را لفتا Lafta و لپتا Lapta به آشورى لپتو Laptu به عبرى Left و به يونانى Gongylis مىناميدهاند. تئوفراست و بلينى آن را مىشناخته و به بيماران دستور استفاده از حمام با آب شلغم را مىدادهاند و ماماها به صورت ضماد آن را به مادران شيرده كه پستان آنها متورم و به سختى شير خارج مىشده است تجويز مىكردهاند.
ديوسكوريد آن را Gongyle ناميده و حنين در ترجمه آن را به عقنقل معرب نموده و مىنويسد عقنقل سلجم است.
ديوسكوريد مىنويسد: خوردن ريشه پختهشده آن نفاخ، مغذى و مولد گوشت نرم و سست و زياد كننده ميل جنسى است و بهطور موضعى در نقرس و تركخوردگى ناشى از سرما سودمند است و چنانچه در شلغم ايجاد حفره كوچكى نموده و در آن موم و روغن گل سرخ ريخته و در خاكستر گرم قرار دهند تا موم ذوب شود در تركخوردگى ناشى از سرما كه چركى شده باشد موثر مىباشد برگ شلغم مدر مىباشد. دانه آن را در داروهاى پادزهر داخل مىكنند و در موارد گزيدگى جانوران و مسموميت با داروهاى كشنده به كار مىبرند و خوردن آن تمايل جنسى را زياد مىكند .
شلغم پخته با گوشت چرب، سينه و گلو را نرم مىكند و خوردن خام يا پخته آن براى چشم خوب است.
خوردن برگ آن ادرار را زياد مىكند . به شيرازى شلم ناميده مىشود. شلغم خردكننده سنگ كليه، نفاخ و ديرهضم است مگر آنكه با زيره و شيرينى تناول گردد. اگر ريشه خشكشده آن را سائيده و با عسل مخلوط نمايند داروى سپرز و سختى در دفع ادرار مىباشد. ضماد آن ورمها را تحليل و خارش را تسكين مىدهد. روغن دانه شلغم ضد نفخ و برطرفكننده خستگى مىباشد و بهطور موضعى و خوراكى، آلات تناسلى را تقويت مىكند .
به يونانى عنقيلى و عنقلى و به پارسى برشاد و شيلم مىنامند در دوم گرم و در اول تر مىباشد. در جيره غذائى مبتلايان به ذيابيطس(دیابت) وارد مىشود براى اين منظور بهتر است روزانه يك ليوان آب شلغم خام به بيماران داده شود. تأثير دانه، در قوه باه از ريشه بيشتر مىباشد. دانه شلغم نيز نفاخ و در گرم مزاجان ايجاد سردرد مىكند لذا آن را با سكنجبين، گلقند و شكر مىخورند. مقدار خوراك دانه حدود ٧ گرم مىباشد .
طبیعت آن: گرم و تر
خواص و افعال:
مصرف پخته آن غذائیت بالایی دارد
و برطرف کننده سرفه
و نرم کننده سينه و شکم
و مقوي بینایی
و اشتها آور
و محرک نیروی جنسی
و زياده كننده مني
و شکننده سنگ
و ادرارآور
و برگهای نازك آن ادراراور قوی ای است
و دیرهضم
و تولید کننده باد است
و مصلح آن: فلفل و زيره و شيرينيها
و در احاديث وارد است كه امر فرمودند به خوردن شغلم و فرمودند عليكم باللّفت فانه ليس احد الاوله عرقمن الجذام و اللّفت يذيبه و در حديث ديگر آمده كه ما من احد الاوفيه عرق من الجذام فاذيبوه بالشلجم
و اگر ريشههاي باريك آن را سایيده با عسل بياشامند جهت بیماریهای طحال و سخت ادراری مجرب است.
و ضماد پخته شده آن تحلیل برنده ورم ها
و مالیدن جوشانده همۀ اجزاء آن به موضع بیماری جهت زخم های ناشی از سرما و نقرس مفید است.
و ضماد برگ، ریشه و يا تخم كوبيده آن و ترشي ریشه آن يعني ترش شده آن با سرکه لذيذ
و لطیف کننده رطوبتها
و مقوي احشاء داخلی
و اشتها آور
و بدون باد خصوصاً اگر با خردل مصرف شود
و مطبوخ آن در داخل خمير که در زير آتش کاملاً پخته شده قليل النفع و آروغ آورنده و بیشتر از ترشی آن محرك نیروی جنسی است، چون رطوبت و باد آن در داخل خمیر به کلی از بین نمی رود.
مضر: برای گرم مزاجان و ایجاد سردرد در آنان
مصلح آن: سكنجبين و ترشيها و گلقند و شكر قهوه ای
شلغم در روایات اسلامی:
امام صادق عليه السلام: هيچ كس نيست كه در او ريشهاى از جذام نباشد. اين ريشه را با [خوردن] شلغمبسوزانيد.
امام صادق عليه السلام: هيچ كس نيست، مگر اين كه در او رگى از جذام وجود دارد. شلغم، اين رگ را مىسوزاند. شلغم را در فصل آن بخوريد تا هر دردى را از شما ببَرد.
منابع:
دائرة المعارف طب سنتی (گیاهان دارویی(جلد١
مخزن الادویه
دانشنامه احادیث پزشکی
منبع اصلی مقاله: سایت حکیم خیراندیش