به بچه هام چی بگم که هم راست باشه و هم نترسن؟
به بچههام چی بگم که هم راست باشه و هم نترسن؟
راهنمای گفتوگوی صادقانه و آرامکننده با فرزندان در دوران بحران
در شرایط بحرانی که پدر یا مادر در خط مقدم فعالیت میکنند، کودکان معمولاً دچار ترس، نگرانی و سوالات بیپایان میشن. این راهنما کمکت میکنه هم راستگو باشی، هم امنیت روانی کودک رو حفظ کنی.
اصل اول: کودک حس میکنه، حتی اگه چیزی نگه
بچهها استرس رو از لحن صدا، چهره، یا اخبار محیط متوجه میشن
پنهانکاری کامل، معمولاً اضطراب کودک رو بیشتر میکنه
نیاز به اطلاعات زیاد ندارن؛ فقط باید بدونن «تو حواست بهشون هست»
چطور صحبت کنیم؟
با جملاتی ساده، اما صادقانه شروع کن
نگویید: «هیچی نشده» — بگویید: «یه سری اتفاقها افتاده، من و دیگر بزرگترها مراقب هستیم»
مطمئنش کن که تو برمیگردی، ولی اگر شرایط پیچیدهست، بگو: «ممکنه یه روزهایی نباشم، ولی همیشه باهات در تماس میمونم»
جملات پیشنهادی و کاربردی:
«کار من کمک کردنه؛ به آدمایی که نیاز دارن»
«تو قوی هستی، منم سعی میکنم همیشه قوی بمونم»
«هر وقت ترسیدی، بهت زنگ میزنم یا پیغام میفرستم»
«تو تنها نیستی، مامانبزرگ/بابابزرگ هم کنارت هستن»
راههای حفظ ارتباط حتی از دور:
عکسهای دونفرهتون رو توی اتاقش بگذار
پیام صوتی کوتاه برایش ضبط کن
برنامهریزی برای تماس روزانه (در حد ۱ دقیقه) حتی در بحران
شماره اضطراری یا کسی که مراقبش باشه رو بهش یاد بده
مراقب علائم استرس در کودک باش:
بیخوابی، شبادراری، بیقراری یا سکوت غیرعادی
کابوس یا ترس از جدایی
کاهش اشتها یا بازی نکردن